مدل فکری چابک بخش اول

نویسنده : مهدی دل پریش

در سال 2011 مارک اندریسن در مقاله ای بارز در وال استریت ژورنال اذعان نمود که فن آوری اطلاعات جهان را خواهد بلعید. او به این نکته اشاره کرد  که هر شرکت نیاز دارد به یک سازمان براساس فن آوری اطلاعات تبدیل گردد . تا سال 2012 ،5 شرکت اصلی بازار سرمایه از جنس فناوری اطلاعات و داده محور بودند . اشاره اندریسن تا حدودی درست بود  و  GENERAL ELECTRIC نشان داد که تنها فن آوری اطلاعات نیست که دنیا را می بلعد.

تفکر جدید

GE  در سال 2012 به مدت 5 سال سرمایه گذاری سنگینی بر روی فن آوری اطلاعات کرد . پس از 5 سال مدیرعامل و مدیران ارشد آن شرکت برکنار شدند .

وضعیت  GE نشان داد تنها فن آوری اطلاعات نیست که جهان را می بلعد . شرکت های بزرگ دنیا بتدریج متوجه این امر شدند که فن آوری اطلاعات  نیازمند چارچوب و روش متفاوت برای مدیریت و ایجاد محصول دارد ، در این خصوص سازمان ها می بایست چابک باشند ، قابلیت سازگاری با تغییرات سریع بازار و نیازهای متفاوت مشتریان داشته باشند . این چارچوب تغییرات خارج از توان ابرغول های صنعتی قرن 20 ام بود.

می توان بیان نمود که نظام و چارچوب مدیریت  چابک یا  Agile است که در حال بلعیدن دنیا است . اغلب سازمان های بزرگ در حال تمرین و اجرای مدل چابک در شرکت های خود هستند ، اما تحت عناوین دیگر آن را بیان می کنند به عنوان مثال راه و رسم گوگل ، فرهنگ استارتاپ یا ، ساختار دانش بنیان . در این میان Microsoft  ابر شرکت نرم افزاری دنیا بطور واضح مشخص نموده  روش چابک را در مدیریت پروژه محصولات خود پیش گرفته است .

Agile یا چابک به زبان ساده  به ارزش افزوده مشتریان ، تیم های کاری خود کنترلی و بدون نیاز به سرپرست ، انجام کارها در بازهای زمانی کوچک و ساختار شبکه ای تاکید اساسی می نماید .   GE  و سرمایه گذاری عظیم آن در نرم افزار بدلیل وجود ساختار سازمانی سنتی و برکراتیک ، تکیه بیش از حد بر منافع ذیفعان داخلی ، ساختار ثابت سازمانی با عث شکست آن گردید .

اما متد  Agile ، در سال 2001  برای توسعه  نرم افزارها به دنیای کسب و کار معرفی گردید . هدف از این متد  بهبود مدیریت پروژه های نرم افزاری ، تشکیل فضای کاری تیمی قابل اطمینان ، بهره گیری از بازخورد های مرتب از مشتریان بود . در حال حاضر این قالب و مدل جهانی   مورد قبول  دنیای کسب و کار در صنایع متفاوت و شتابدهنده  تیم های کاری است  . علاوه براین  به سازمان نیز کمک می کند که در برابر تغییرات سازگاری نشان دهند .

 

منابع :

1- Steve Dening , 2017 ، Forbes

Leave a Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *