MVP محصول حداقلی پایا چیست ؟
در روند تولید محصول در پروژه های نرم افزاری یا نوین ، محصول حداقلی قابل حیات (به انگلیسی: minimum viable product) به محصولی گفته میشود که در مقابل ریسک تولید ضریب بازگشت سرمایه بالایی دارد. این اصطلاح توسط فرانک رابینسون ایجاد شد و توسط استیو بلنک و اریک رایس مورد استفاده گسترده قرار گرفت.
یک MVP شامل ویژگیها و امکانات اصلی است که بدون آن محصول عملاً توانایی پاسخ گویی به نیازهایی را که بر اساس آن طراحی شدهاست نخواهد داشت. یک MVP محصول مینمال شده نیست، بلکه یک استراتژی و پروسه برای تولید محصولی است که قابلیت فروش به مشتریان را داشته باشد. می توان گفت که MVP محصولی است که کارکرد کافی و ویژگی های حداقلی را دارد و کاربران پیشرو احتمالا از آن بهره برداری نموده یا آن را خواهند خرید .
مفهوم MVP به موازات متدولوژی مدیریت پروژه Agile بسیار بکار میرود و استعاره از یکی ارزش های اصلی پروژه های Agile یعنی Working software over Comprehensive Documentation و اصطلاح Just Enough دارد . شایان ذکر است پروژه Agile برای توسعه و پروژه های نرم افزاری و محصولات نوظهور استفاده می شود . در این قالب ، تیم های پروژه نرم افزار یا محصول را از طریق سیکل های توسعه ای MVP را برای کاربران بتا تولید کرده و از طریق باز خوردهای دریافت شده محصول های جامع تری را بروز رسانی می کنند . خوبی MVP این است که می تواند سرعت فرایند توسعه محصول را شتاب داده ، انبوهی از اطلاعات بازخوردی معتبر از مشتریان دریافت نموده و مسیر مستقیم ادامه کار یا بروز رسانی نرم افزار برای آن ها مشخص می گردد. MVP تیم های پروژه را نیز از شر سناریوها و برنامه های شرطی در طرح توسعه محصول رها می سازد.
MVp یا محصول حداقلی را تا آنجا می توان استفاده نمود که
1- واقعا کار کند یا راهحلی واقعی ارایه دهد .
2- محصولی باشد که مشتریان یا کاربران بتا آن را ارزیابی کند .
3- توسعه دهندگان در حال جمع آوری اطلاعات بازخوردی باشند.
4- نسخه MVP قابل رقابت با محصولات رقیب در بازار باشد .
مثال هایی از MVP موفق :
1- آمازون
2- Groupon
3- Facebook
4- Spotify
5- Iphone
آیفون اصلی در سال 2007 با تعداد محدودی از برنامه های اپل راه اندازی شد و راهی برای دانلود سایر قابلیت ها برای مشتریان وجود نداشت. حتی تمام عملکردهایی را که دیگر گوشیها در آن زمان داشتند را نداشت و کاربران اولیه آن را محصولی بی عیب و نقص نمیدانستند.
اما آنها آن را انقلابی می دانستند. اپل از اولین نسخه آیفون استفاده کرد تا بفهمد آیا مصرفکنندگان صفحهکلید روی صفحه را انتخاب میکنند، میخواهند قابلیت مرورگر را روی یک دستگاه تلفن همراه داشته باشند و یک دستگاه را برای همه اهداف حمل میکنند یا خیر. پاسخهایی که دریافت کرد اکنون واضح است، زیرا مدل آیفون پایه تقریباً همه گوشیهای هوشمند آینده شد.
ممکن است MVP شما آیفون یا فیس بوک بعدی نباشد، اما می تواند گام بزرگی در جهت موفقیت پروژه یا کسب و کار شما باشد. برای اینکه از روش MVP نهایت استفاده را ببرید و یک استراتژی محصول را ایجاد کنید که برای شما کارساز باشد.